پــــــيِِِِِِِِِِِِِش بـــــه ســـــــوي افقــــــــي روشــــن
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$___________$$$$$$____________$$ $$_________$$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$______$$$$$_______$$$$$______$$ $$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$ $$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$ $$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$ $$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$___________$$$$$$$___________$$ $$____________$$$$$____________$$ $$_____________$$$_____________$$ $$______________$______________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$___$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$___$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$_________$$$$$_____$$ $$_____$$$$$$_______$$$$$$_____$$ $$______$$$$$$_____$$$$$$______$$ $$________$$$$$$$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$$$$$__________$$ $$_____________________________$$ $$_____________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

پيوندها
شارژ سریع و آسان
زخم تنهایی احسان...
khaterat
عینک ریبن اصل
عشق
ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه چیز از همه جا و آدرس atefe75.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 47205
تعداد مطالب : 112
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


ساعت مچی زنانه داغ کن - کلوب دات کام

<-PollName->

<-PollItems->

نويسندگان
atefe
arash

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:31 :: نويسنده : atefe

شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش
به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم
بگفتم اسم من هم هست فرهاد / ز دست عاشقی صد داد و بیداد
 
بگفت هاله ز موهای کمندش / کمان ِابرو و قد بلندش
بگفت چشمان من خیلی فریباست / ز صورت هم نگو البته زیباست
ندیده عاشق زارش شدم من / اسیرش گشته بیمارش شدم من
ز بس هرشب به او چت می نمودم / به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام / که باشد همسر و امید فردام
برای دیدنش بی تاب بودم / زفکرش بی خور و بی خواب بودم
به خود گفتم که وقت آن رسیده / که بینم چهره ی آن نور دیده
به او گفتم که قصدم دیدن توست / زمان دیدن و بوییدن توست
ز رویارویی ام او طفره می رفت / هراسان بود او از دیدنم سخت
خلاصه راضی اش کردم به اجبار / گرفتم روز بعدش وقت دیدار
رسید از راه، وقت و روز موعود / زدم از خانه بیرون اندکی زود
چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت / توگویی اژدهایی بر من آویخت
به جای هاله ی ناز و فریبا / بدیدم زشت رویی بود آنجا
ندیدم من اثر از قد رعنا / کمان ِابرو و چشم فریبا
مسن تر بود او از مادر من / بشد صد خاک عالم بر سر من
ز ترس و وحشتم از هوش رفتم / از آن ماتم کده مدهوش رفتم
به خود چون آمدم، دیدم که او نیست / دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست
به خود لعنت فرستادم که دیگر / نیابم با چت از بهر خود همسر
بگفتم سرگذشتم را به «جاوید» / به شعر آورد او هم آنچه بشنید
که تا گیرند از آن درس عبرت / سرانجامی ندارد قصّه ی چت

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : atefe

 

سخـن عشـق تو بی‌آنکـه برآیـد به زبـانـم
رنگ رخسـاره خبر می‌دهـد از حال نهـانـم

گـاه گویـم که بنـالـم ز پـریشــانــی حـالـم
باز گویم که عیـانست چه حاجت به بیـانـم

گر چنـانست که روزی من مسکیـن گدا را
بـه در غـیــر ببینـی ز در خــویــش بـرانــم

من در اندیشه‌ی آنم که روان بر تو فشانم
نه در اندیشـه که خود را ز کمنـدت برهانم

گر تو شیـریـن زمانی نظـری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشـق تو فرهاد زمـانـم

نه مـرا طاقت غربـت نه تو را خـاطـر قربـت
دل نهادم به صبوری که جزین چـاره نـدارم

دُرم از دیــده چکـانست به‌یــاد لـب لعـلـت
نگهی باز به من کن که بسـی دُر بچکـانـم

من همـان‌روز بگفتـم که طریـق تو گرفتـم
که به جانان نرسـم تا نرسـد کار به جـانـم

سعدی

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : atefe

 

حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: دارم میمیرم
گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم
از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن،
تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم،
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم،
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت،
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم
گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم
حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر
داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!
هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم،
رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه!
خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:19 :: نويسنده : atefe

تصویر اعجاب انگیزی که فقط یکبار در سال می‌توان مشاهده کرد

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

این تصویر یک صخره در برمه است. این عکس فقط در یک روز خاص از سال میتواند گرفته شود.

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

در این روز اشعه خورشید با زاویه خاصی بر این صخره می‌تابد.
چیزی متوجه شدید؟ دوباره نگاه کنید
اگر هنوز اعجاز این تصویر را درک نکرده‌اید تصویر را بچرخانید.

تصویر اعجاب انگیز

تصویر اعجاب انگیز

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : atefe

 

فرض کنید شماره تلفن یک فرد را در اختیار دارید و دوست دارید بدانید گوشی وی ساخت کدام کارخانه است و مدل دقیق گوشی او چیست. شاید در نگاه اول چنین چیزی ممکن نباشد، اما در صورتی که شماره مورد نظر شما «ایرانسل» یا «همراه اول» باشد به سادگی چنین کاری امکان پذیر است. تنها لازمه این کار نیز دسترسی به اینترنت است. در این ترفند قصد داریم به معرفی پیدا کردن نوع گوشی افراد مختلف از روی شماره تلفن همراه آنها بپردازیم.

به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:3 :: نويسنده : atefe

دل من دیر زمانی ست که می پندارد:
« دوستی » نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز ،
ساقه ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
جان این ساقه نازک را
-دانسته-
بیازارد!

در زمینی که ضمیر من و توست
از نخستین دیدار،
هر سخن ، هر رفتار،
دانه هایی ست که می افشانیم
برگ و باری ست که می رویانیم
آب و خورشید و نسیمش « مهر » است .

گر بدان گونه که بایست به بار آید
زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید
آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
که تمنای وجودت همه او باشد و بس
بی نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس

زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است

در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز
عطر جان پرور عشق
گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز
دانه ها را باید از نو کاشت

آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
خرج می باید کرد
رنج می باید برد
دوست می باید داشت

با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد
با سلامی که در آن نور ببارد لبخند
دست یکدیگر را
بفشاریم به مهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری ، غمخواری
بسپاریم به هم
بسراییم به آواز بلند
- شادی روح تو !
ای دیده به دیدار تو شاد
باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
تازه ، عطر افشان
گلباران باد.

فریدون مشیری

 

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 22:0 :: نويسنده : atefe

 

همانطور که می‌دانید در گوشی‌های تلفن همراه قابلیتی به نام Divert یا انتقال مکالمه وجود دارد ، بدین صورت که هنگامی که خط خود را بر روی شماره‌ای دایورت می‌کنید، از این پس هر تماسی با شما گرفته شود به طور اتوماتیک به شماره مورد نظر تعیین شده منتقل می‌گردد. در نتیجه هیچ کس نمیتواند به طور مستقیم با خط شما تماس بگیرد و گوشی شما هیچ‌گاه زنگ نخواهد خورد. بسیاری افراد از این کار جهت این‌که به هیچ تلفنی پاسخ ندهند و به اصطلاح اطرافیان را بپیچانند استفاده می‌کنند. اما از آنجا که دست بالای دست بسیار است قصد داریم ترفندی جالب را به شما معرفی کنیم که با استفاده از آن می‌توانید به طور مستقیم با خطی که دایورت شده است تماس بگیرید! قطعاً فردی که خط خود را دایورت کرده است شگفت‌زده می‌شود که چطور شما توانسته‌اید با او تماس بگیرید، بدون اینکه تماستان دایورت شود! این ترفند بر روی کلیه گوشی‌هایی که قابلیت دایورت را دارا هستند قابل انجام است.

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 21:55 :: نويسنده : atefe

باشی نباشی پیشه من تو بهترین همنفسـی

هرجای دنیـا که میــــری به ارزوهـــات بـرسی

روزه تـــولـــده توئه میـــــلاده هرچی خاطــــره

روزی که غیـره ممکنه هیچ جـــوری از یادم بره

به ادامه مطلب بروید

 



ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 21:48 :: نويسنده : atefe

 

ز ليلايي شنيدم يا علي گفت

به مجنوني رسيدم يا علي گفت

مگراين وادي دارالجنون است

كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت

نسيمي غنچه اي را باز ميكرد

به گوش غنچه كم كم يا علي گفت

چمن با ريزش باران رحمت

دعايي كرد او هم يا علي گفت

يقين پروردگار آفرينش

به موجودات عالم يا علي گفت

خمير خاك آدم را سرشتند

چو برمي خواست آدم يا علي گفت

صبا دو بال خود با باد برده

سليمان بس كه محكم يا علي گفت

مسيحا هم دم ازعجاز ميزد

زبس بيچاره مريم يا علي گفت

علي را ضربت كاري نمي شد

گمانم ابن ملجم يا علي گفت

مگر خيبرز جايش كنده مي شد

يقين آنجا علي هم يا علي گفت

 


 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 21:42 :: نويسنده : atefe

 

================================

مامانم در طول شبانه روز فقط یکبار بهم میگه مهندس 
اونم آخره شباست که صِدام میزنه مهندس بیا آشغالا رو بزار دَم در!!! 

================================

ساعت 5 دارم از خونه میرم بیرون میگم 11 میام . 
بابام میگه حالا خودت به درک اون دختره صاحاب نداره ؟؟؟!!! 


ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...
 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 21:29 :: نويسنده : atefe

 

گاهی گمان نمیکنی و میشود

گاهی نمیشود که نمیشود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

گاهی بساط عشق خودش جور میشود

گاهی به صد مقدره ناجور میشود

گاهی گدای گدایی و چاره نیست

گاهی تمام شهر گدای تو میشود

 
یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 21:24 :: نويسنده : atefe


اگر شما از جلمه افراد باهوش هسیتد بگویید اشبتاه کجاست؟؟؟
۱۲۳۴۵۶۷۸۹
۱۲۳۴۵۶۷۸۹
۱۲۳۴۵۶۷۸۹
یعنی شما الان به این موضوع تمرکز کردید؟؟؟
اشتباه این هست که
کلمه هسیتد-هستید و اشبتاه-اشتباه
من نگفتم اشتباه در اعداد هست!!!!
بهتر نیست برگردیم اول اتبدایی بخونیم ؟
حتی کلمه اول ابتدایی هم اشتباهه!!
پس بریم اول مهد کودک بخونیم…
حتی کلمه مهد کودک هم اشتباهه!!!
چرا رفتید دوباره مهد کودک رو ببینید؟؟؟؟
ههههههههههههههههه
الوووووووو یبمارستان دیوونه ها؟؟؟؟؟
بیایید این دیوونه ها رو از اینجا ببرید!!!….
هههههههههه
حتی کلمه بیمارستان هم اشتباهه!!
خخخخ خخخخ
خوب سرکار رفنیتا :) )
ااا بازم اشتباه خوندی که رفتنو !!

 
11 شهريور 1391برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : atefe
عادت کردیم طلبکار باشیم . اگر سیبی از روی درختی افتاد روی سرمان , به جای

شکر از جاذبه زمین , بدو بیراه بگوییم به سیب و نیوتون و بچه های بالای درخت .

یاد گرفتیم حمله کنیم به مترو و نگران پای ورم کرده پیرزن نباشیم که لگدش کرده ایم

عادت کردیم اگر توی خیابان دعوا شد , فقط تماشا کنیم , تماشا .

یاد گرفتیم ماشین ادم هایی را که ازشان خوشمان نمی اید . خط بیندازیم و توی

پمپ بنزین کتک کاری کنیم .

عادت کرده ایم به لهجه همکلاسی مان بخندیم . و اصلیت هایمان را مسخره کنیم

یاد گرفتیم این طوری باشیم .

کاش می شد کمی عوض شویم . ولی حیف عادت کرده ایم !    !   !   !

 
11 شهريور 1391برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : atefe
محققان باور موجود درباره با استعدادتر بودن پسران در دروس ریاضی را مردود می دانند

 
دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : atefe

من خودم خيلي ازاين عكس خوشم مياد.

منم مهربونگفتم واستون بزارم.حتمانگاه كنيد.

خط خلاق-تام و جری Tom&jery khatekhalagh

 
دو شنبه 6 شهريور 1391برچسب:, :: 17:8 :: نويسنده : atefe

خيلي جالبه.نبينيدازدست دادين.



ادامه مطلب ...